❄ Jelsa Fever ❄

❄ Jelsa Fever ❄

‏❄ فقط برو وب رو بترکون ‏❄
❄ Jelsa Fever ❄

❄ Jelsa Fever ❄

‏❄ فقط برو وب رو بترکون ‏❄

داستان دوتا کریستال یخین قسمت دوم

انا:السا مگه اتفاقی افتاده

السا:اول اینکه ملکه دوم اینکه بله جناب هانس به ارندل برگشتن

انا:واقعا پس باید حواسمون باشه چون اون هرلحظه ممکنه فکر انتقام بیاد تو سرش

السا:قبل از اینا ابرویه منو پیش مهمونا برد من و اقایه فراست رو هل داد روی هم که مهمونا خیال کنن خبریه اعلامش هم کرد

انا:اوه اوه پس قضیه خیلی خیطه

السا:باوقار باشید دوشس اوضاع بد محسوب میشه

انا:همونی که تو گفتی

جک:بانوی من اجازه مرخصی میدید؟

السا:بله شما میتونید برید اقای فراست

جک:یا همون جک پس بحرحال خدانگهدار ملکه و دوشس انا

انا پس از رفتن جک:چقد پرروئه با خودش چی فکر کرده که به ملکه ارندل میگه بهم بگو جک

السا:چه میدونم شاید کسی صداش نمیکنه اینطوری میخاد کاری کنه همه بهش بگن جک

انا:شایدم من دارم اشتباه میکنم و همینطوری که تو میگی باشه و ادم خوبی باشه فقط اگه خبری هست حواست باشه سرت کلاه نذاره

هانس به سراغ کریستف میره تا اعتمادش رو نسبت به آنا کم کنه

هانس:آهای کریستف,میدونستی که همسرتو قبل از ازدواج با تو با من بوده؟

کریستف:وتو هم سرش کلاه گذاشتی

هانس:فقط این نیست یه چیزایی هست که باید بدونی.................

کریستف:توی خائن هرگز روده راست توی شکمت نداری چطور انتظار داری حرفتو باور کنم

هانس:از اونجاییکه منم یه روزی نامزد همسرت بودم.

و در همون لحظه......

جک:ملکه میتونم ازتون یه درخواست کنم؟

السا:البته

جک:با من ازدواج می کنید؟

السا:اینو از ته قلبت میگی؟

جک:معلومه بانو

السا:باید فکر کنم اخه شاید نتونی منو تحمل کنی

جک:میتونم بپرسم از چه نظر؟

السا:حتما میدونی که من ادم عادی نیستم و دارای قدرت یخ و برف هستم

جک:بله.ایا علتش اینه؟

السا:بله

جک:هیچ مشکلی نیست.چون من هم دارای این قابلیت هستم

(پایان قسمت دوم)

نظرات 1 + ارسال نظر
جک و السا جمعه 5 تیر 1394 ساعت 11:11 http://www.apart.com/A81

خیلی قشنگ بود

قشنگی از خودتونه

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد