آنا:باید جبرانش کنی
کریستف:چطوری؟
آنا:باید کمکمون کنی هانس رو توی این نبرد نا برابر شکست بدیم.
کریستف:فقط به این خاطر شرکت میکنم که به تو تهمت زده وگرنه خودمو درگیر نمیکردم.
السا:واقعا ازت ممنونم
تانیا:مامان,مامان بیا کمکم کن که ترسا رو پیدا کنیم.
آنا:وای تانیا دوباره نه
کریستف:به جای مامانت من میام
آنا:ممنون
کریستف:قابل نداشت
االسا:پس بزن بریم
جک:میتونم یه سوال بپرسم؟
السا:بفرما
جک:میشه السا صداتون کنم
السا:البته
جک:السا دستتو بده به من
السا:برای چی؟
جک:میخایم بپریم
السا:چییییی؟
جک:ارههههههه
السا:پس بگو چرا شدی نگهبان
جک:ما اینیم دیگه,(پس از مدتی)رسیدیم
السا:کجا
جک:قصر سابق شما
السا:چیییییییییی؟
جک:باید یه جایی بریم که بتونیم راحت تر تمرین کنیم
السا:تمرین چی؟
جک:تمرین کنترل کردن برفایی که میتونی متصاعد کنی
السا:پس بزن بریم
جک:السا توبه آنا میگی دخترونه حرف بزنه بعد خودت از این کلمات استفاده میکنی؟
السا:ببخشید
جک:دیگه نگو ببخشید این کلمات رو هم تکرار نکن
السا:باش
جک:دستمو ول کن بریم داخل
السا:بریم
جک:ولی خداییش حتما خیلی جوگیر شدیا که این کارا رو کردیا ... .اوخ ببخشید ملکه شما که منو مجازات نمیکنین میکنین؟
السا:معلومه.درضمن یه بار دیگه فک کنی ملکه هستم و بخای خودشیرینی کنی جدا مجازات میشی.
جک:چشم.
السا:همین الان گفتم نگی ها
جک:ببخشید
السا:بریم تمرین
جک:ما مسابقه میدیم هرکی برنده شد اون مربی اون یکی میشه.قبوله؟
(پایان قسمت چهارم)